تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
متین زواری و آدرس
matinzavary.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
روزی مرد جوانی وسط شهر ایستاده بود و ادعا میکرد که زیباترین قلب را در تمام ان منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر ان وارد نشده بود و همه تایید کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تا کنون دیده اند. مرد جوان با کمال افتخار با صدایی بلند قلب خود را تعریف میکرد که ناگهان پیرمردی جلوی جمعیت امد و گفت: قلب تو به زیبایی قلب من نیست، مرد جوان ودیگران با تعجب به قلب پیرمرد نگاه کردند قلب او با قدرت تمام می تپیداما پر از زخم بود قسمت هایی از قلب او برداشته شده وتکه هایی جایگزین ان شده بود و انها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نکرده بودند برای همین گوشه هایی دندانه دندانه در ان دیده میشد. در بعضی نقاط شیار های عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای ان را پر نکرده بود، مردم که به قلب پیرمرد خیره شده بودند با خود میگفتند که چطور او ادعا میکند که زیباترین قلب را دارد؟ مرد جوان به پیرمرد اشاره کرد و گفت تو حتما شوخی میکنی قلب خود را با قلب من مقایسه کن: قلب تو فقط مشتی زخم و بریدگی و خراش است. پیرمرد گفت: درست است. قلب تو سالم به نظر میرسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمیکنم. هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او دادم، اما چون این دو دو عین هم نبودند گوشه هایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارند که برایم عزیزند: چرا که یاد اور عشق میان دو انسان هستند. بعضی از وقتها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام اما انها چیزی از قلبشان به من نداده اند اینها همین شیار های عمیق هستند گر چه درد اور هستند اما یاد اور عشقی هستند که داشته ام. امیدوارم که انها هم روزی باز گردند و این شیار ها را با قطعه ای که من در انتظارش بوده ام پر کنند، پس حالا میبینی که زیبایی واقعی چیست؟ مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر میشد به سمت پیرمرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون اورد و با دست های لرزان به پیرمرد تقدیم کردپیرمرد ان را گرفت و در گوشه ای از قلبش جای داد بخشی از قلبپیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت. مرد جوان به قلبش نگاه کرد: دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیبا تر بود زیرا عشق از قلب پیرمرد به قلب او نفوز کرده بود...